خذعبلات،مزخرفات،اراجیف یا اسمش رو هر چی می خوای بزار

نوامبر 19, 2009

حس جالبه وقتی بدونی چیزهایی رو که می نویسی کسی نمی خونه.البته جالبتر از اون زمانیکه مزخرفاتت رو آدمهایی که اصلا نمیشناسی میخونند.

یه وقتهایی دلت میگیره و به چیزهایی که داشتی فکر میکنی. نه چیزهایی رو که بدست میاری.گاهی هم فکر فردا انقدر عذابت میده که حاضری واسش وقت بگذاری و فکر کنی. خودم نمیدونم چی دارم میگم و آیا چیزهایی رو که میگم به هم مربوط هست یا نه. فقط واسه آروم شدنه که می نویسم. سعی نمیکنم فکر کنم و اجازه میدم دستم اراجیف رو پشت هم ردیف کنه.

آها خوردم به بن بست. شاید هم بن بست نباشه،کی میدونه. شاید فقط میخواد از تو کله ام بزنه بیرون و بگه «نگاه کن من هم هستم، تو چرا هیچ وقت به من بها نمیدی؟ چرا همیشه سعی میکنی فقط چیزهایی رو که میخوای بزنه بیرون. بگذار یک کم هم من خودنمایی کنم.» بیا این هم فرصت. ببین چه چرت و پرت هایی داری میگی. خذعبلاتی که به هیچ وجه به هم مربوط نیست و نمی دونی چرا داری ثبتش میکنی. یه لحظه صبر کن ببنیم اصلا برای کی داری ثبتش میکنی. «خوب معلومه واسه خودم. واسه وقتی که دارم می خونم اینها رو و یاد امشب می افتم. شبی که نمیدونم چرا تموم نمیشه. و البته یاد حالی میوفتم که الان دارم. به علاوه نمیدونم قضاوتم در آینده چیه و همین موضوعه که من رو خیلی کنجکاو میکنه.» فکر کنم بهتر باشه برم و کتری رو از روی گاز بردارم. چون صداش درومد و میترسم بسوزه و من هم همینجور در حال نوشتن این مزخرفات باشم.

قند تو دهنمه و گلوم میسوزه از طعم توتون سوخته، خوب این هم یکی از معضلات این دستگاه اجنبیه. آخ…. لبم سوخت.عوضش گلوم آروم گرفت. هیچ نیازی نیست بفهمی من دارم چی میگم. پس بیخود سعی نکن خودت رو بگذاری جای نویسنده و حسش رو تقلید کنی. فقط ادامه بده.

نه نمیشه خیلی داغه،باید یک خورده صبر کنم تا خنک بشه. و بعد بریزمش تو گلوم.

دارم به مصیبت تایپ این اراجیف فکر میکنم. نمیدونم آیا اصلا ارزشش رو داره یا نه. اما احتمالا می ارزه به خنده ی دوباره خوندنش.

حس غریبیه که فقط میشه تو یک کلمه خلاصه اش کرد.[….] نمیشه اون کلمه خاص رو نوشت. از ادب به دوره. شاید هم مودبانه اش بشه جنون  یا هرچیزی شبیه به این.

7 پاسخ to “خذعبلات،مزخرفات،اراجیف یا اسمش رو هر چی می خوای بزار”

  1. ali said

    برو بابا حوصله داری! نکنه فکر کردی یه نویسنده مشهور آمریکایی هستی که فقط دختران و آدمای احساسی داستانات میخونن؟ یا نکنه عاشقی!!!!!!!!!!!!

  2. محمد said

    سلام
    وبلاگ خوبي داري از اينكه از وبلاگ به روز نشده ي من سر زدي متشكرم مطالب شمارو خوندم به نظرم جز يه پاراگراف بقيه هم با معني بود وهم جالب به خصوص ان تصاوير كل معاني رو تداعي مي كرد پس نميشه گفت خذعبلات و…
    خيلي اوقات آدم از آن دسته چيزهاي بد

    ديگران ابراز انزجار مي كند كه

    در خودش وجود دارد

  3. حوصله ندارم که بهت بگم کی هستم.
    حوصله ی توضیح ندارم…
    حوصله ی تفسیر ندارم…
    حوصله احوالپرسی هم ندارم…
    اما به بی حوصلگی هم عادت ندارم!
    ……..
    با دوران دبیرستانت کمی متفاوت تری به نظر میرسی.
    ولی هنوز خیلی کار داری…
    نمی دانم خودم کجای راهم،اما!
    به طور مطمئن تو خیلی کار داری آقای «مزخرف» نویس!
    باید این را بدانی که نوشتن حتی اگر به ظاهر بی هدف باشد ولی باز به دردت خواهد خورد.و همیشه اول برای خودت بنویس نه برای…که الحق به این جمله ی آخر پایبند بودی.
    توصیفت از آن بچه ی معلول در پست قبلی چسبید.
    راستی!
    چای سرد شد..شتاب کن.

  4. وحید said

    با سلام
    وب بسیار زیبا و خوبی دارید خیلی محتوایی آموزنده و خوبی
    قرار دادید من بهتون افتخار می کنم که وب خوبی دارید و ازتون
    بابت این مطالب مفید و خوب ممنون هستم و از خداوند منان
    خواستار موفقیت شما هستم دوست عزیز خواهشی داشتم و
    امیدوارم که خواسته این بنده حقیر رو بپذیرید و اون اینه
    که لینک وب سایت ما را با عنوان
    وحیدوب ، درج آگهی رایگان
    با آدرس
    http://www.vahidweb.com
    در وب خوبتون لینک کنید
    ممنون میشم این خواسته من را برآورده کنید
    با تقدیم احترامات

  5. سرگیجه نوشته جالبی بود

  6. سلام. ممنون که سر زدید. متاسفم که عین من سیاست می خونید. غم آخرتون باشه. چند روز پیش با صلاحی دعوا گرفتیم حسابی!

    شورای نگهبان 12 نفره برادر. تنها دو سه نفر از اینها موضع گیری از شخص خاصی کردند. چه ربطی داره به کل مجموعه؟ البته به نظر من هم بهتر بود که چنین کاری نمی کردند. اما هر کسی که یک دوره در فرایند انتخابات دخیل بود می داند که اساسا ساز و کار انتخابات و مکانیسم اون هیچ دخلی پیدا نمی کنه به این افراد.

    در مورد امام هم باید بگم این تفسیر از حرف های امام را چه کسی انجام می ده؟!
    اگر قرار است هر ایرانی برداشت شخصی خودش را از حرف های امام داشته باشه که ما با 70 میلیون برداشت متفاوت روبرو هستیم. به نظر من راه امام این قدر روشن و شفاف هست که نیازی به تفاسیر شخصی ما نداشته باشه. البت به شرطی که گزینشی نخونیم ها !

    • محمد said

      سلام
      ممنون از همدردیت خدائیش با صلاحی باید جنگید دعوا که سهله خوب کاری کردین
      راستی زمانی که دبیر وسخنگو و 3 نفر از حقوقدانها و یک نفر از فقهای شورای نگهبان در میتینگ های تبلیغاتی یک کاندیدا شرکت کنند رخداد غریبی پیش میاد که متاسفانه ما بهش عادت کردیم.
      در ضمن نمی دونم چیزی از نظارت استصوابی میدونید یا نه اما شورای نگهبان سوء استفاده از همین اصل فیلترینگ عجیبی روی انتخابات میگذاره.
      نکته بعدی اینکه اگه به قوانین و تاریخ انتخابات بعد از انقلاب نگاهی بیاندازید متوجه نقش پررنگ شورای نگهبان در سازوکار اون میشین
      خصوصا اینکه افرادی که در راس این شورا هستند اسمشون باید در کتاب رکوردهای گینسثبت بشهبه عنوان طولانیترین دوره مسئولیتکه به جای خودش هم گریه داره و هم خنده
      گریه از این لحاظ که با ریشه گرفتن افراد در برخی مناصب احتمال فساد هم بالا میره خصوصا زمانیکه افرادش به «اسلام قهری
      معتقد باشند.
      خنده دار هم اینکه با این تفاسیر خودشون رو حق کامل و دیگران رو باطل کامل میدونند».

بیان دیدگاه